اولین نوروز ما پسر کوچولومون
امسال سال ما با هیجان بسیار بالایی شروع شد
من از صبح سفره هفت سینی رو که چند هفته بود داشتم بهش فکر می کردم رو چیدم سفره مون ترکیبی از چوب و برگ و شمع هایی بود که توی پوست گردو درست کرده بودم
اینم از سفرمون
سال تحویل ساعت 2:30 بود . مامان صدری و بابا حسین هم خونه ما بودن
بعد از اینکه سال تحویل شد در حال رو بوسی و تبریک عید به هم دیگه بودیم یهو دیدیم از سفره داره آتیش می زنه بالا
یکی از شمع ها افتاده بود روی چوب ها و آتیش گرفته بود. بله این شد که ما ها حسابی به تکاپو افتادیم تا آتیش رو خاموش کردیم . همه ی خونه پر از دود شده بود. در ها و پنجره ها رو باز کردیم و سریع سفره رو جمع کردیم آخه با آب خاموشش کرده بودیم روی زمین پر از آب بود. این عکس های بالا رو قبل از سوختن گرفتم.
فقط توی این فاصله چند تا عکس فوری از تو گرفتیم البته از اون طرف سفره که نسوخته بود .
این کادوهای سبر رنگ هم که اینجاست عیدی های پسر خوشکلم
این هم بقیه عیدی ها
عیدی مامان صدری و بابا حسین و عمو یاسر و مامان و بابا