سيد شنتياسيد شنتيا، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 11 روز سن داره

شنتيا كوچولو عشق مامان نفس بابا

اولین نوروز ما پسر کوچولومون

1392/1/15 22:15
426 بازدید
اشتراک گذاری

امسال سال ما با هیجان بسیار بالایی شروع شد 

من از صبح سفره هفت سینی رو که چند هفته بود داشتم بهش فکر می کردم رو چیدم سفره مون ترکیبی از چوب و برگ و شمع هایی بود که توی پوست گردو درست کرده بودم 

اینم از سفرمون

هفت سین

هفت سین

سال تحویل ساعت 2:30 بود . مامان صدری و بابا حسین هم خونه ما بودن 

بعد از اینکه سال تحویل شد در حال رو بوسی و تبریک عید به هم دیگه بودیم یهو دیدیم از سفره داره آتیش می زنه بالا تعجب

یکی از شمع ها افتاده بود روی چوب ها و آتیش گرفته بود. بله این شد که ما ها حسابی به تکاپو افتادیم تا آتیش رو خاموش کردیم . همه ی خونه پر از دود شده بود. در ها و پنجره ها رو باز کردیم و سریع سفره رو جمع کردیم آخه با آب خاموشش کرده بودیم روی زمین پر از آب بود. این عکس های بالا رو قبل از سوختن گرفتم.

فقط توی این فاصله چند تا عکس فوری از تو گرفتیم البته از اون طرف سفره که نسوخته بود .

عید و شنتیا

 

عید و شنتیا

عید و شنتیا

عید و شنتیا

عید و شنتیا

این کادوهای سبر رنگ هم که اینجاست عیدی های پسر خوشکلم

عید و شنتیا

این هم بقیه عیدی ها 

عیدی مامان صدری و بابا حسین و عمو یاسر و مامان و بابا

عید و شنتیا

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

نرگس مامان باران
16 فروردین 92 2:17
واقعا قشنگ بود لذت بردم از این همه سلیقه
شقایق مامان آرشا
16 فروردین 92 19:31
خیلی با حال بود که تو اون اوضاع باز برا ما عکس گرفتین واقعا عکسا اورژانسی بود مرسی